روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم / از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
 
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
به سن نوجوانی که رسیدم با انبوه پرسش ها و شبهات و تردید ها در ذهنم مواجه شدم برای رهایی از آن ها به هر کتابی که فکر می کردم به دردم بخورد و چاره رهایی من از برزخ شکیات باشد چنگ میزدم تا بالاخره بعد از سه سال مبارزه با خودم، تسلیم شدم و برای آرام کردن روح پر تلاطم و ذهن پرسشگرم وارد حوزه شدم. الان بعد از ده سال می خواهم به حول و قوه الهی برای نوجوانان و جوانان هم درد خودم مسیری بی تکلف و در عین حال محکم و بدون خدشه برای رسیدن به حق ترسیم کنم.
جستجو