بسم الله الرحمن الرحيم
شايد شما هم در دنياي مجازي يا حقيقي شاهد مطرح كردن اين مساله بوده ايد كه خدا در قرآن گفته است در دين هيچ اجبار و اكراهي نيست (لا اكراه في الدين)(بقره /256)پس چرا در همان قرآن و دين اسلام اين همه بايد و نبايد هست حتي در مواردي در صورت تخلف از قوانين اسلام، حد و مجازات بدني و مالي صورت مي گيرد.
در جواب بايد گفت:
اولا:در ادامه آيه آمده (قد تبين رشد من الغي) يعني در پذيرش دين اجباري نيست زيرا راه رشد و كمال از گمراهي مشخص شده است.يعني كسي كه به دنبال حق باشد با توجه به ابزار عقل كه خداوند به انسان داده و وحي و پيامبر و فطرت مي تواند حقانيت اسلام رابشناسد و بدون اكراه راه حق را با تمام وجود بپذيرد.
دوما:اصلا مذهب نمي تواند تحميلي باشد. چون از امور قلبي و باطني است و در امور قلبي، اجبار راه ندارد.در نتيجه اين يك حكم تكويني است كه خداوند در اين آيه به آن اذعان مي كند.
سوما:آنچه به عنوان اجبار در دين مطرح مي شود احكام و قوانين دين اسلام است .
توضيح اين كه: در اين شبهه بين اصول دين و فروع دين خلط شده است. آنچه خداوند در آن اجبار قرار نداده است پذيرش اسلام است كه بايد از روي عقيده و باور يك انسان باشد. آن هم به دليل اين است راه گمراهي از راه كمال و رستگاري كاملا مشخص است و همچنين همان طور كه گفتيم در عقيده، اجبار بي معناست.
بنابراين يك انسان از روي عقل و تفكر آزاد است مسير حركت زندگي خود را مشخص كند يا جهان بيني الهي را بپذيرد يا مادي گري را و در هر كدام از مسير ها قدم بگذارد عواقب انتخاب خود را مي بيند.
اما آنچه به عنوان اجبار در دين مطرح مي شود، فروع و احكام دين است و اين يك مسئله بديهي و واضح است كه هر مجموعه اي صرف نظر از درستي و نادرستي اش داراي يك مجموعه قوانين است و هر عضويي كه آن مجموعه را پذيرفته است بالطبع قوانين آن را نيز بايد رعايت كند.هر مسلماني با انجام شريعت و احكام دين اسلام كه قوانينش الهي و وحياني است خود را به كمال و قرب الهي كه هدف آفرينش است خواهد رساند.